شهدای روستای خلیل آباد- شهرستان خمبن
آثار-عکس- وصیت نامه- دست نوشته- زندگی نامه
| ||
|
پاسدار شهید مصطفی مرزبان در هشتم فروردین سال 1343 در روستای خلیل آباد از توابع خمین در خانواده ای فقیر دیده به جهان گشود. در خانوادهای مذهبی و دین باور پرورش یافت. مصطفی از سنین کودکی به درس خواندن بسیار علاقه داشت در 7 سالگی به مدرسه رفت. مصطفی در تحصیل بسیار موفق بود و چندین بار از سوی مدرسه جایزه گرفت. اما روزگار روی خوشش را از مصطفی گرداند و پدرش را در سن 9 سالگی از دست داد و دیگر نتوانست به درس خود ادامه دهد در آن موقع بکار چوپانی اشتغال یافت بعد از 4 سال به تهران رفت و در یک کارگاه نجاری همراه یکی از اقوامش مشغول کار شد. بعد از 6 ماه کار نجاری را رها کرد و به کار بنائی مشغول به کار شد. مصطفی هنوز به حد بلوغ نرسیده بود که به احکام اسلام عمل می کرد هیچ موقع نمازش را ترک نمی کرد. با شروع انقلاب اسلامی به رهبری امام عزیز علیه در سال 1357 مصطفی فعالیت های انقلابی خود را شروع کرد. در تظاهرات شرکت می کرد و اعلامیه های امام را در بین دوستان خود می خواند. تا اینکه از سوی مأمورین امنیتی در تهران تحت تعقیب قرار گرفت. مصطفی در این موقع از تهران به خمین مهاجرت کرد و در تظاهرات های خمین شرکت داشت و دوستان خود را برای قیام علیه رژیم پهلوی تشویق می کرد. تا اینکه خبر رسید امام عزیز می خواهد از پاریس به ایران بیاید. مصطفی همراه با کاروان جان بر کفان خمینی از شهرستان خمین به تهران برای استقبال امام رفت. با پیروزی انقلاب هر شب به نگهبانی از مساجد و معابر می پرداخت. تا اینکه جنگ تحمیلی عراق شروع شد مصطفی دست از کار بنائی کشید و گفت تا موقعی که جنگ بین اسلام و کفر ادامه دارد من از یاری اسلام دست بر نمی دارم از تهران به خمین آمد و در بسیج مستضعفین ثبت نام کرد و با دوره مقدماتی آموزش نظامی به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد. بعد از چندین بار که به جبهه اعزام شد. مصطفی در عملیات افتخار آفرین رمضان شرکت کرد و رشادت های فراوان از خود نشان داد. بعد از آن به عضویت سپاه پاسداران خمین درآمد.پیکر مطهر شهید را در زادگاهش به خاک سپردند.
برچسبها: ... برادران! هم اکنون ندای یاری امام حسین(علیه السلام) از حلقوم مبارک خمینی(قدس سره) کبیر بیرون آمده است، بر شماست که لبیک بگویید و علیه ظلم بجنگید و روزی را جشن بگیرید که در جهان مظلومی نباشد. با نیت (الله)، پا به جبهه نبرد حق علیه باطل نهادم و انشاءالله با پیروزی اسلام یا شهادت خودم، جبهه را ترک میکنم. از شما میخواهم که اگر من شهید شدم، نگویید ناکام مرده است، بلکه من به بهترین کام و آرزوی خود - که همان شهادت در راه خداست، رسیدهام. و تو ای مادر! افتخار کن که لیاقت داشتی هدیهای به پروردگارت بدهی و از خدا بخواه که هدیه ناقابلت را بگیرد. همیشه طرفدار روحانیت و پیرو خط امام(قدس سره) باشید و اگر تمام مردم طرف مقابل روحانیون و ولایتفقیه ایستادند، شما روحانیت را رها نکنید.[1]
1. صحیفه عشق، ص ۱۹۱. برچسبها: پاسدار شهید مصطفی مرزبان در هشتم فروردین سال 1343 در روستای خلیل آباد از توابع خمین در خانواده ای فقیر دیده به جهان گشود. مصطفی از سنین کودکی به درس خواندن بسیار علاقه داشت در 7 سالگی به مدرسه رفت. مصطفی در تحصیل بسیار موفق بود و چندین بار از سوی مدرسه جایزه گرفت. اما روزگار روی خوشش را از مصطفی گرداند و پدرش را در سن 9 سالگی از دست داد و دیگر نتوانست به درس خود ادامه دهد در آن موقع بکار چوپانی اشتغال یافت بعد از 4 سال به تهران رفت و در یک کارگاه نجاری همراه یکی از اقوامش مشغول کار شد. بعد از 6 ماه کار نجاری را رها کرد و به کار بنائی مشغول به کار شد. مصطفی هنوز به حد بلوغ نرسیده بود که به احکام اسلام عمل می کرد هیچ موقع نمازش را ترک نمی کرد. برچسبها: قسمتی از زندگی نامه شهيد والامقام مصطفي مرزبان. به زبان برادر شهید، شهید مصطفی مرزبان در سال 1341 در روستای شهید پرور خلیل آباد دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی را در روستا گذراند سپس برای کار به تهران رفت.معلومات دینی و بینش سیاسی بسیار بالایی داشت.همان ابتدای انقلاب مردم را نسبت به چهره منافقانه بنی صدر آگاهی میداد. برچسبها: |
|
[قالب وبلاگ : صالحون] [Weblog Themes By : salehon.ir] |